موضوع خاطره: امر به منکر!
یک بار ایشان از خیابان عبور می کردند و در قهوه خانه ای، از گرام یا رادیو ترانه پخش می شد. مردم می روند و به قهوه خانه چی می گویند که آیت الله دارند می آیند. قهوه خانه چی دستگاه را خاموش می کند. مرحوم ابوی می روند و با صدای بلند می گویند: روشن کنید. چرا خاموش کردید؟!» قهوه خانه چی می گوید: آقا! ترانه بود؛ خوب نبود.» مرحوم ابوی می فرمایند: ترسم از این است که روز قیامت خدا از من بپرسد: سعیدی، تو چه کردی که مردم از تو حساب می برند، ولی از من نمی برند؟» بدیهی است که چنین تذکری چه تأثیری دارد. به این ترتیب به افراد می-فهماند که چطور از مخلوق شرم می کنی و از خالق شرم نمی کنی؟
شهید آیت الله سید مرتضی سعیدی

شاهد یاران، ش 32، ص 58، به نقل از فرزند شهید،

حجت الاسلام سید محسن سعیدی


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها